محمد امین خانمحمد امین خان، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

محمد امین گل همیشه بهار مادر

سومین سالگرد ازدواج

  دنیای من باوجود گرم و پر از عشق تو بود که رنگی از نور گرفت....... و از تو بود که من عشق را فهمیدم..... امروز 3سال از زندگی مشترک ما میگذرد ،غم های مشترک ،شادی های مشترک ،تجربه های مشترک و حتی ترس های مشترک اینها بهانه ای بود تا آینده مشترک ما رقم بخورد،   برایمان در درجه اول رضایت همدیگر اهمیت دارد برای ساختن یک زندگی آرام و عاشقانه تمام تلاش خودمان را کرده ایم و خدا رو شکر توانسته ایم یک مامن گرم و دلچسب را برای خودمان و دردانه زندگی مان فراهم کنیم . مشورت سرلوحه ی زندگی است ولی حرف آخر را پدر میزند(؟) زندگی مشترک آرام را سپری میکنیم از لحاظ اخلاقی خیلی شبیه هم هستیم پدر فرد وظیفه شناس ، اهل تجربه ...
30 تير 1392

دلم .....امشب.............

  سومین سالگرد ازدواج یه وقتی..........  یه روزی .........  یه زمانی در همچین موقعه ای  سرنوشتمان آن طور که خدا خواست رقم خورد. یه روز پر از استرس پر از نگرانی پر از دلتنگی، همراه با یه احساس آرامش! عروسی مامان و بابا در تاریخ٨٩/٤/٣٠ بود. در یک روز گرم و داغ تابستان در رستوران جهانگردی برگزارد عروسی خلوت بود قصد نداشتیم شلوغ  بشه بخاطر شرایط آقاجون فقط دایی ها و خاله ها، عموها ،عمه ها بودن هیچ وقت یادم نمیره وقتی رفتم خونه از آقاجون خداحافظی بگیرم همه داشتن گریه می کردن. عروسی برگزار کردن دل خوش می خواست که من نداشتم ولی به اصرار دایی ها عروسی گرفتیم س...
29 تير 1392

روزهای زندگی من;

عزیزتر از جانم خیلی دیر وقته و خسته هستم پسرنازم خوابیده ،تا فرصت هست نمیرم بخوابم تا صبح برا سحر به سختی بیدار نشم  ولی خواب به چشمانم نمی آید حیف است  امشب را ثبت نکنم. امروز دوست پدر  بعد از مدت زیادی  اومده بودن خونه،شب خیلی خوبی بود هر چند زمانش کم بود و  فرصت نشستن اندک ،ولی از ملاقاتشان خرسند شدیم. آبتین گلم خیلی چهر اش ناز شده بود و به همان نسبت ووووجک شما هم متین مادر آرام بودی،بارها توجه کردم وقتی مهمان داریم شما خیلی کمک میکنی،وقتی این جمله را برای پدر میگم همیشه بهم میخنده، خوب دیگه پیش خودش میگه یک نی نی گولوو چکار میتونه بکنه ؟؟؟ مسابقه ای...
22 تير 1392
1